مولانا

مولانا

رباعی شمارهٔ ۱۸۹۰

۱

زاهد بودم ترانه‌گویم کردی

سر فتنهٔ بزم و باده‌خویم کردی

۲

سجاده‌نشین با وقاری بودم

بازیچهٔ کودکان کویم کردی

تصاویر و صوت

کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1470

نظرات

user_image
ناشناس
۱۳۹۱/۰۷/۱۹ - ۰۵:۱۰:۲۹
فکر می کنم به جای "دیدی" باید "بودم" باشد.موسیقی شعر و معنی اینطور بهتر به نظر می آید.
user_image
ناشناس
۱۳۹۳/۱۱/۰۵ - ۰۵:۳۲:۵۸
ظاهرا به جای دیدی ، بودم مصطلح تر هست.
user_image
مهدی
۱۳۹۴/۰۱/۱۴ - ۰۵:۵۸:۳۳
این رباعی شباهتهایی نیز با این رباعی ابو سعید ابوالخیر دارد:عشقم دادی زاهل دردم کردی.............از دانش و هوش و عقل فردم کردیسجاده نشین با وقاری بودم.............میخواره و رند و هرزه گردم کردی
user_image
احمد آذرکمان
۱۳۹۴/۰۴/۲۰ - ۱۹:۰۴:۵۴
به نظر حقیر مصرع اول باید این طور بوده باشد :زاهد بُدَم و ...
user_image
حامد
۱۳۹۴/۰۷/۰۹ - ۰۲:۲۷:۴۸
در جایی دیگر به جای کلمه «فتنه»،کلمه «حلقه» نگارش شده است.زاهد بودم ترانه گویم کردیسر حلقه بزم و باده‌جویم کردی
user_image
علیرضا
۱۳۹۵/۰۳/۱۴ - ۰۳:۰۷:۴۳
این شعر زیبارو بعد از مدتی هم نشینی با صاءب تبریزی سروده و در وصف اونه
user_image
نسیم
۱۳۹۵/۰۶/۱۶ - ۰۸:۰۸:۰۰
باسمه الحبیبمولانا فقیه نام آور و امام جماعت مسجد جامع بلخ بوداهل زهد و تقوا و عبودیت و متشرع و مقید به اصول و فروع شرعو نزد مردم به ورع و تقوا شهرت داشت،تا اینکه با شمس آشناشده و شرارۀ آتش عشق الهی شمس بر جان وی زده همچونشمس از جام شراب طهور عشق الهی سر مست می گرددو گاه در نظر مردم ظاهر بین کارهایی می کرده که خلاف شرعبه نظر می رسید،از جمله روی شمس برای محو آثار منیتو شهرت از وی می خواهد که باده بر دوش از میان بازار شهر بگذرد و مولانا چنین می کند،از آن به بعد مردم در تقوا و صلاح وی شک کرده و وی را متهم به خروج از شریعت می دانندتا جائیکه کودکان در کوی و برزن پشت سر وی راه افتاده ویرا تمسخر می کردند لذا این ابیات ظاهرا خطاب به شمسو وصف آن دوران است:سجاده نشین با وقاری بودمبازیچۀ کودکان کویم کردی
user_image
بابک چندم
۱۳۹۵/۰۶/۱۶ - ۰۹:۴۳:۰۶
جلال الدین گویا در هفت سالگی (و به روایتی دیگر دوازده سالگی) از بلخ کوچ کرد...او پس از مرگ پدر فقیه و ملا در روم و شهر قونیه شد...
user_image
Mahdi
۱۳۹۶/۱۰/۲۱ - ۱۰:۵۰:۱۶
فکر میکنم به جای دیدی بودم باید باشد
user_image
مهدی
۱۳۹۷/۱۲/۲۳ - ۰۱:۰۲:۰۴
در بیت اول به جای واژه فتنه واژه حلقه صحیح تر استزاهد بودم ترانه گویم کردیسر حلقهٔ بزم و باده‌جویم کردی
user_image
مجید
۱۳۹۸/۰۵/۲۵ - ۰۷:۵۰:۴۳
در
پاسخ به علیرضا دوست من صائب تبریزی سه قرن بعد از مولانا زیست کرده است
user_image
علی
۱۳۹۸/۰۷/۲۱ - ۰۶:۲۷:۲۳
" دگرگونی "در عین گوشه گیری بودم چو چشمِ مستتواکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایلمضمون این شعر همان است که در رباعی معروف مولانا آمده است:زاهد بودم ترانه گویم کردیسرفتنه بزم و باده جویم کردیسجادہ نشین باوقاری بودمبازیچه کودکان کویم کردیاین تغییر و تحول را غربیان conversion گویند که به معنی معکوس شدن و در جهت مقابل حرکت کردن و دگرگونی کلی یافتن است، و این تغییر را عموما در جهت کمال به کار می برند، اما ادب پارسی اگرچه به ظاهر در جهت فساد و گمراهی می نماید اما آن طنز و مطایبه است و در حقیقت واقعه در مسیر رفتن از نفس به عشق و از دنیا پرستی به عیش و مستی روحانی رخ می دهد.شاعران چشم ها را از آن جهت که در دو گوشه چهره نشسته اند به صفت زهد و گوشه گیری منسوب می کنند و در عین حال کلمه " عین " نیز به معنی چشم است و چشم را به سبب حالتی خوش که از اطوار نگاه است مست و خمار می گویند و ابروان معشوق که گویی چون دو پرستار کمر باریک و یا دو کماندار معالج بر بالین آن چشم بیمار نشسته اند نیز تمایلی و عشقی و کششی به جانب آن بیمار دارند و حال حافظ در نقش این غزل چنین است که در آغاز چون چشم یار در گوشه عزلت نشسته بود و اینک چون ابروان یار مست و محو و حیران است و هر دم چون یاسمن به چپ و راست متمایل می شود و همان عاشقی است که شکسپیر در قطعه " گیتی تماشاخانه است "، گفت: " همچون کوره آهنگران آه آتشین می کشد و بر لبش غزلی در وصف ابروان دلبندی می گذرد ".برگرفته از کتاب " در صحبت حافظ "به قلم حسین الهی قمشه ای
user_image
علیرضا سالکی
۱۳۹۸/۰۹/۱۴ - ۰۷:۰۶:۱۳
اتفاقا معنا و مفهوم دیدی ، درست تر به نظر میاد ... زیرا اگر بودم رو در نظر بگیریم بیشتر به معنای گلایه و شکایت بکار میره و گله و شکایت در وجو بزرگی چون مولانا قطعا معنا دار نخواهد بود ... ولی اگر با فعل دیدی ، مصرع سوم ختم شود ، بیشتر بدان معنا خواهد بود که این جایگاه وقار رو برلی حال و روز من مناسب ندیدی و به همین علت از وجه خشک جلال من را با لطلفت های وادی جمال آشنا کردی ...
user_image
Sadegh sadeghmolavi۱۲@gmail.com
۱۳۹۹/۰۹/۰۵ - ۰۸:۰۸:۰۸
درستش اینهسجاده نشین باوقاری بودمبازیچه کودکان کویم کردی
user_image
دانیال
۱۳۹۹/۱۱/۲۹ - ۰۷:۱۷:۳۰
ظاهراً لقب مولوی رو بعد از مرگ به جلال الدین دادند