مولانا

مولانا

رباعی شمارهٔ ۲۲۰

۱

ای همچو خر و گاو که و جو طلبت

تا چند کند سایس گردون ادبت

۲

لب چند دراز می‌کنی سوی لبش

هر گنده دهان چشیده از طعم لبت

تصاویر و صوت

کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1317

نظرات

user_image
کمال داودوند
۱۳۹۷/۰۴/۱۲ - ۱۶:۳۷:۵۴
4721
user_image
مهدی قناعت پیشه
۱۳۹۸/۰۲/۲۸ - ۱۱:۱۴:۳۸
ای همچو خر و گاو که و جو طلبتتا چند کند سایس گردون ادبتلب چند دراز میکنی سوی لبشهر گنده دهان چشیده از طعم لبت
user_image
مهدی قناعت پیشه
۱۳۹۸/۰۲/۲۸ - ۱۱:۳۱:۴۲
ای انسانی که هنوزهشیار نشده وچون حیوان هنوز خود را نشناخته،است،تا کی سرکشی میکنی و خلاف نظام خلقت میپیمایی و هرچه چرخش گردون و نظم عظیم قوانین حق تو را اصلاح مینماید،تو به راه خود ادامه میدهی وبه هر راهی میروی و خدا را نیز می جویی! (گنده دهان ...انسانی که به تکلیف و راهی مقید نیست) هرکار و راه اشتباهی میرود و راه و چاه نمیشناسد.
user_image
مهدی قناعت پیشه
۱۳۹۸/۰۲/۲۸ - ۱۱:۳۲:۳۰
ای انسانی که هنوزهشیار نشده وچون حیوان هنوز خود را نشناخته،است،تا کی سرکشی میکنی و خلاف نظام خلقت میپیمایی و هرچه چرخش گردون و نظم عظیم قوانین حق تو را اصلاح مینماید،تو به راه خود ادامه میدهی وبه هر راهی میروی و خدا را نیز می جویی! (گنده دهان ...انسانی که به تکلیف و راهی مقید نیست) هرکار و راه اشتباهی میرود و راه و چاه نمیشناسد
user_image
محسن ، ۲
۱۳۹۸/۰۲/۲۸ - ۱۶:۰۱:۴۸
ای همچو خر و گاو که و جو طلبتتا چند کند سایس گردون ادبتلب چند دراز میکنی سوی لبشهر گنده دهان چشیده از طعم لبتمولوی جان ، کاش تو نیز زبان در دهان می گرفتی و این چنین رباعی نمی گفتی ، یا از الفاظ بهتری استفاده می کردی، این چه ادبیاتی ست؟