مولانا

مولانا

رباعی شمارهٔ ۲۳۳

۱

با عشق نشین که گوهر کان تو است

آنکس را جو که تا ابد آن تو است

۲

آنرا بمخوان جان که غم جان تو است

بر خویش حرام کن اگر نان تو است

تصاویر و صوت

کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1318

نظرات

user_image
مهدی قناعت پیشه
۱۳۹۸/۰۲/۲۴ - ۱۱:۳۷:۱۲
گوهر معدن درون جانت ای انسان عشق است ،پس کارتو عاشقی بر کسی که نیازمند نیست وتا ابد شادی ومیتوانی روی عشقش حساب کنی وجان ما از حق و راه روشن وحقیقت ومستقیم ودرمسیری حقیقی بسمت توجه بیشتر وبیشتر به روح ونیازهایش بجای توجه به جسم ونیازهای مادی و فیزیولوژیک که ریشتر رفع نیاز جسم را مورد توجه داشته