مولانا

مولانا

رباعی شمارهٔ ۳۰

۱

با عشق روان شد از عدم مرکب ما

روشن ز شراب وصل دائم شب ما

۲

زان می که حرام نیست در مذهب ما

تا صبح عدم خشک نیابی لب ما

تصاویر و صوت

کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1299

نظرات

user_image
بنده خدا
۱۳۹۴/۰۸/۱۴ - ۰۹:۵۸:۴۸
در کتاب سوانح در فصل اول در ذیل آیه یحبهم و یحبونه، شیخ احمد غزالی این دو بیت را می آورند و در ادامه دارند که چون روح از عدم به وجود آمد.بر سر حد وجود، عشق منتظرمرکب روح بود. در بدو وجود ندانم تا چه مزاج افتاد. اگر ذات روح آمد صفت ذات عشق آمد، خانه خالی یافت جای بگرفت. و تفاوت در قبلۀ عشق عارضی است، اما حقیقت او از جهات منزه است که او را روی در جهتی نمی باید داشت تا عشق آن نفس که رکابداری ». بود.اما ندانم تا دست کسب وقت آب به کدام زمین برد... .
user_image
بنده خدا
۱۳۹۴/۰۸/۱۵ - ۰۰:۳۵:۳۰
حال سوالی که برای بنده پیش آمده اینست که چگونه ممکن است که مولوی این شعر را گفته باشد در حالی نزدیک به یک قرن با هم فاصله زمانی داشته اند.چیزی که به ذهن ناقص یناه میرسد اینکه در کتاب سوانج این اشعار یحتمل بعدها اضافه شده است و ...
user_image
کمال داودوند
۱۳۹۶/۱۰/۰۴ - ۱۸:۱۷:۳۷
6472
user_image
حسین رضائی
۱۳۹۷/۰۲/۲۸ - ۱۹:۰۰:۵۶
سلام علیکم، در
پاسخ به "بنده خدا" اون شعر در ابتدای سوانح العشاق جناب غزالی، ظاهرا توسط مستنسخ نسخه جناب عثمان شیرازی و در سنه 682 نوشته شده و از مؤلف (غزالی ) نیست. والعلم عند الله
user_image
مهدی قناعت پیشه
۱۳۹۸/۰۱/۱۸ - ۰۲:۵۱:۰۹
با عشق بوجود آمدیم و زنده شدیم و با آن بهم میرسیم و با یگانگی متحد مزشویم و .... مرحبا
user_image
مهدی قناعت پیشه
۱۳۹۸/۰۱/۱۸ - ۰۲:۵۴:۰۱
فراموش کردم کا در آخر میگوید را شراب لشق خدا همیشه مستیم و یا تا ابد مست عشق حق و حقیقت هستیم که چشم جهان به آن بسته است
user_image
کتایون فرهادی
۱۳۹۹/۰۱/۱۳ - ۲۰:۰۰:۵۲
6با عشق روان شد از عدم مرکب ماروشن ز شراب وصل دائم شب مازان می که حرام نیست در مذهب ماتا صبح عدم خشک نیابی لب ماما انسانها ,با عشق , از عدم به این عالم خاکی روانه شدیمما با شراب عشقی که خدا درونمان قرار داده همیشه مستیم و این عشق مانند چراغی روشن, تمام تاریکیهای زندگی در این دنیای خاکی را برایمان, منور میکنداین شراب عشق ,( البته در حدود الهی آن که غیر حرام است و شریعت تعیین کرده است) تا لحظه ای که به اصل خود یعنی عدم ,بازگشت میکنیم , ما را سیراب میکند