
مولانا
رباعی شمارهٔ ۳۴۰
۱
زان روز که چشم من به رویت نگریست
یک دم نگذشت کز غمت خون نگریست
۲
زهرم بادا که بیتو میگیرم جام
مرگم بادا که بیتو میباید زیست
تصاویر و صوت

نظرات