
مولانا
رباعی شمارهٔ ۴۲۳
۱
میگرییم زار و یار گوید زرقست
چون زرق بود که دیده در خون غرقست
۲
تو پنداری که هر دلی چون دل تست
نی نی صنما میان دلها فرقست
تصاویر و صوت

نظرات
MOSTAFA Nikroozi