مولانا

مولانا

رباعی شمارهٔ ۶۲۲

۱

جان روی به عالم همایون آورد

وز چون و چگونه دل به بیچون آورد

۲

آن راز که تاکنون همی بود نهان

از زیر هزار پرده بیرون آورد

تصاویر و صوت

کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1354

نظرات

user_image
همایون
۱۳۹۶/۰۸/۱۵ - ۱۴:۴۶:۳۲
جان و دل‌ انسان توانائی ارتباط با راز هستی‌ را دارد این باور همیشه با انسان همراه بوده است ولی همیشه نیز میدانسته است که راز هستی‌ گشودنی نیستدانشمندان همواره با نهایت تلاش به جنگ راز آمیزی هستی‌ رفته اند و بسیار راز‌ها را گشودند ولی باز با رازی‌ بزرگ تر روبرو شدند جلال دین راهی‌ نو و جهانی‌ دیگر را کشف نمود و دریافت که رویارویی با راز هستی‌ با دریافت و شعور دیگری ممکن است و آن‌ ورود به دنیای فرخنده لطافت و یگانگی و هماهنگی استراه آسمان درون است پر عشق را بجنبانپر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند
user_image
همایون
۱۳۹۶/۰۸/۱۵ - ۱۵:۳۴:۰۴
سفر کردن از یک عالم به عالم دیگر راه گشودن راز‌ها و طریق راز ورزی است اینکار در علم بشر نیز دائما صورت می‌گیرد ما از درون راه شیری سفری به بیرون کردیم و پی‌ بردیم که جهان محدود به آسمان و ستارگان آن‌ نیست بلکه کهکشان‌های بسیار دیگری نیز با ما هم سفرندما از بیرون ماده سفری به درون ماده کردیم و دیدیم که دنیای دیگری هم هست که آنرا دنیای کوانتم یا دنیای مستقل مینامیم این دو دنیای جدید هرگز دست یافتنی نیستند نه دنیای کهکشانها و نه‌ دنیای کوانتمیکی‌ را دست به آن‌ نمی‌‌رسد و یکی‌ به محض دست زدن میمیرد و از کوانتم خارج و ذرّه میشود جلال دین راهی‌ دیگر جسته است راه دل‌ و به کمک آن‌ به عالمی دیگر راه یافته است که همه عالم‌های دیگر آنجا حضور دارند و یگانه اند و راز آنجا چون ماه زیبایی خود را می‌‌افشاند