مولانا

مولانا

رباعی شمارهٔ ۷۸

۱

آن لقمه که در دهان نگنجد به طلب

وان علم که در نشان نگنجد به طلب

۲

سریست میان دل مردان خدای

جبریل در آن میان نگنجد به طلب

تصاویر و صوت

کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1304

نظرات

user_image
معراج
۱۳۹۱/۱۰/۱۸ - ۰۶:۰۷:۴۹
سلامبه طلب نیستبطلب درستهاصلا معنی نمیده اگه به طلب باشه.اصلاح کنید.
user_image
مستعار
۱۳۹۲/۱۱/۰۳ - ۱۶:۴۶:۳۹
کلمه "بطلب" فعل امریست و به معنای "بخواه" و یا "آرزو کن" است, در حالیکه "به طلب" به معنای "با خواستن" است. و بنابر این "به طلب" صحیح است. چرا باید لقمه ای که در دهان نگنجد بطلبیم؟ معنا ندارد. چرا باید علمی را که در نشان نگنجد بطلبیم؟ امیدوارم که منظور درک شده باشد. همانطور که نوشته شده صحیح است.
user_image
نوری
۱۳۹۶/۰۱/۲۷ - ۰۷:۵۲:۳۰
جناب مستعاربا سلاماتفاقاً بطلب درست است نه به طلب. منظور مولانا می‌تواند این باشد که طالب لقمه‌ای باشیم که بر خلاف لقمه‌‌های غذا در دهان نمی‌گنجد (همان لقمه‌‌های رازی که در مثنوی آمده و در ماه مبارک با صدای استاد شجریان می‌شنویم) و طالب علمی باشیم که نمی‌توان بر آن نشانی گذاشت (یا از آن نشانی‌ای داد) (همون علم‌های اهل دل) و طالب سری که در دل مردان خداست و جبرئیل گنجایش آن را ندارد باشیم.
user_image
مصطفی فرهنگی
۱۳۹۶/۰۳/۰۷ - ۰۷:۵۷:۴۵
سلام به دوستان من کتاب رباعیات مولانا را به تصحیح زین العابدین آذرخش که انتشارات اقبال چاپ کرده، دیدم. در این کتاب این رباعی و واژه طلب به شکل چسبیده آمده: بطلبولی تصور بنده این است که پایان مصرع یک و دو باید به صورت چسبیده نوشته شود و مصرع چهارم باید به صورت جدا نوشته شود یعنی به طلب.استدلال معنایی من این است که مولانا در دو مصرع اول امر به طلبیدن میکند و در مصراع چهارم منظورش این است که حتی جبریل هم با طلب کردن، نمیتواند به اسرار مردان خدا دست یابد.موفق و پیروز باشید.
user_image
کمال داودوند
۱۳۹۶/۱۱/۲۲ - ۲۳:۰۱:۲۶
4614