
مولانا
رباعی شمارهٔ ۸۴۵
۱
هر شب که ز سودای تو نوبت بزنند
آن شب همه جان شوند هرجا که تنند
۲
در چادر شب چه دختران دارد عشق
گر غم آید سبلت و ریشش بکنند
تصاویر و صوت

نظرات