ملا احمد نراقی

ملا احمد نراقی

شمارهٔ ۱۵

۱

ای کاش شب تیرهٔ ما را سحری بود

تا در سحر این نالهٔ ما را اثری بود

۲

آزادی‌ام از دام هوس نیست، ولیکن

صیاد مرا کاش به صیدش گذری بود

۳

یک دیده گشودیم به روی تو و بستیم

چشم از دو جهان و چه مبارک نظری بود

۴

از بیم ملامت رهم از میکده بسته ست

از خانهٔ ما کاش به میخانه دری بود

۵

اجزای وجودم همه کاویدم و دیدم

در هر رگ و هر پی ز غمت نیشتری بود

۶

کردم طلب مرغ دل از عشق و نشان داد

دیدم که به کنج قفسی مشت پری بود

۷

از خون شدن دل زغم او چه غمم بود

گر دلبر ما را ز دل ما خبری بود

۸

باز است به فتراک تو این دیده ی حسرت

ای کاش مرا لایق تیرت سپری بود

۹

ناصِح که مرا پند همی‌داد «صفایی»

امید اثر داشت، عجب بی‌بصری بود!

تصاویر و صوت

نظرات