ملا احمد نراقی

ملا احمد نراقی

شمارهٔ ۱۶

۱

ترسم نشده غوره، انگور خزان آید

یا می نشده انگور ماه رمضان آید

۲

زاهد که کند منعم از رفتن میخانه

با ساده رخی هر شب آنجا به نهان آید

۳

گر اشک روانم نیست زآن است که می ترسم

از دل غم او بیرون با اشک روان آید

۴

گردون که دل ما را کرده هدف تیرش

هر تیر که اندازد یکسر به نشان آید

۵

هر شب بت عیاری گوید به برت آیم

آید به برم اما هنگام اذان آید

۶

آن شیخ سیه نامه با جبه و عمامه

از میکده صد بارش راندند و همان آید

۷

کردم طلب از عابد وردی پی دفع غم

گفتا بر ساقی رو کاین کار از آن آید

۸

گاهی بنواز ای جان چون غیر صفایی را

ترسم که ز بیدادت روزی به فغان آید

تصاویر و صوت

نظرات