
ملا احمد نراقی
شمارهٔ ۲۸
۱
ساقی به یاد یار بده ساغری ز می
از آن گنه چه باک که باشد به یاد وی
۲
من ژنده پوش یارم و دارم به جان او
ننگ از قبای قیصر و عار از کلاه وی
۳
شرمم ز فقر باد، مقابل کنم اگر
با گنج فقر شهر صفاهان و ملک ری
۴
تا کی دلا به مدرسه طامات و ترهات
بشنو حدیث یار دو روزی ز نای و نی
۵
واعظ مگو حدیث بهشت و قصور و حور
ما توسن هوی و هوس کرده ایم پی
۶
ما عندلیب گلشن قدسیم و باغ ما
ایمن بود ز باد خزان و هوای دی
۷
زاهد برو چه طعنه ی مستی زنی که هست
مست از خیال دوست «صفایی» نه مست می
نظرات