
ناصرخسرو
بخش ۱۲ - قطران تبریزی
و در تبریز قطران نام شاعری را دیدم، شعری نیک میگفت، اما زبان فارسی نیکو نمیدانست.
پیش من آمد، دیوان منجیک و دیوان دقیقی بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که او را مشکل بود از من پرسید. با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من بخواند.
تصاویر و صوت





نظرات
امین کیخا
شیخ رحیم غوری
جی ۷
محمدعلی طهماسب زاده
گمنام-۱
محمد
ایرانی
ایرانی
علی سید
مرزبان
مرزبان
پاسخ نوشت] رای آن است که مملکت فارس را موزّع گردانی به ابنای ملوک ایشان، و به هر طرف یکی را پدید کنی و تاج و تخت ارزانی داری و و هیچ کس را بر هم دیگر توفق و فرماروایی ندهی تا هر یک در مسند ملک مستند به رای خویش بنشیند... اسکندر چون بر جواب واقف شد رای بر آن قرار گرفت که اشارت ارسطاطیس بود و ایرانشهر را بر ابنای ملوک ایشان قسمت کرد و ملوکالطوایف نام نهادند» (ابن مقفع، در نامه تنسر، 1392: 43).-ترا مینمایم که زمین چهار قسمت دارد یک جزو زمین ترک میان مغارب هند تا مشارق روم ویکزجزو میان روم و قبط و بربر و جزو سوم میان سیاهان از بربر تا هند و جزو چهارم این زمین که منسوب است به پارس و لقب بلاد الخاضعین میان جوی بلخ تا اخر بلاد اذرپایگان و ارمینیه فارس و فرات و خاک عرب تا عمان و مکران و از انجای تا کابل و تخارستان ... و پادشاهی از عهد ایرج بن افریدون پادشاهان مارا بوده است .. و مردم ما اکرم خلایق و اعز و سوارکاری ترک و زیرکی هند و خوبکاری و صنعت روم ایزد تبارک ملکه در مجموع در مردمان ما افرید - «و مردم ما اکرم خلایق و اعزّ، و سواری ترکان و زیرکی هند و خوبکاری و صناعت روم ایزد تبارک ملکه مجموع در مردمان ما آفرید. زیادت از آنکه علی الانفراد ایشان را است و از آداب دین و خدمت پادشاهان آنچه ما را داد ایشان را محروم گردانید. صورت و موها و الوان ما بر اوسط آفرید نه سواد غالب و نه صفرت و نه شقرت و مویهای سر و محاسن ما نه جعد به افراطِ زنگیانه و نه فرخال ترکانه نامه تنسر همه ایران را پارس میخواند و همه ایرانیان را پارسی - دوستی که گفتند بیدگلی گفته قطران شعر ترکی گفته عزیز قطران و پس از قطران تا قرن دهم هجری اذربایجان ترکی نمیشناختند انقدر شعر از مردم مراغه و تبریز و اردبیبل به زبان پهلوی امده که از ری و اصفهان نیامده دیگر انکه این کلمات که گفتید ترکی نیست بگماز یعنی شراب و داغ یعنی داغ و نه کوه - اما انها که به ترکی ترجمه کردی وارونه میاندیشی خوب طبیعی است که اذربایجانیهای کنونی امثال فارسی اذری را به ترکی برگردانده اند نه اینکه بر عکس - زمانی که قطران شعر گفت هنوز در خراسان هم ترکها جای پا نداشتند اذربایجان بعد از قتل عامهایی که عثمانیان در تبریز انجام دادند زبانشان به ترکی گرایید اشعار مراغی و را با گویش مراغی بخوانید اثار ی که انار جانی مانده بخوانبید از محمد کیژانی و از صدها کس دیگر -
مرزبان
Nazanin
افسانه چراغی
افسانه چراغی
آزادبخت
جهن یزداد
م. محمد زاده
رضا از کرمان