ناصرخسرو

ناصرخسرو

بخش ۳۶ - بازگشت به بیت المقدس

پنجم محرم سنه تسعه و ثلثین و اربعمایه هلالیه به قدس رسیدیم. شرح مکه و حج این جا ذکر نکردم تا به حج آخرین به شرح بگویم.

ترسایان را به بیت المقدس کلیسایی است که آن را بیعة القمامه گویند و آن راعظیم بزرگ دارند. و هر سال از روم خلق بسیار آن جا آیند به زیارت و ملک الروم نیز نهانی بیامد چنان که کس نداند. و به روزگاری که عزیز مصرالحاکم بامرالله بود قیصر روم آن جا آمده بود. حاکم از آن خبر داشت رکابداری از آن خود نزدیک او فرستاد و نشان دادکه بدان حلیت و صورت مردی در جامع بیت المقدس نشسته است نزدیک وی رو بگو که حاکم مرا نزدیک تو فرستاده است و می‌گوید تا ظن نبری که من از تو خبر ندارم اما ایمن باش که به تو هیچ قصد نخواهم کرد. و هم حاکم فرمود تا آن کلیسا را غارت کردند و بکندند و خراب کردند ومدتی خراب بود. بعد از آن قیصر رسولان فرستاد و هدایا وخدمت های بسیار کرد، و صلح طلبید و شفاعت کرد تا اجازت عمارت کلیسا دادند و باز عمارت کردند، و این کلیسا جایی وسیع است چنان که هشت هزار آدمی را در آن جا باشد. همه به تکلف بسیار ساخته از رخام رنگین و نقاشی و تصویر. و کلیسا را از اندرون به دیباهای رومی پیراسته و مصور کرده و بسیار زر طلا بر آن جا به کار برده و صورت عیسی علیه السلام چند جا ساخته که بر خری نشسته و صورت دیگر انبیا چون ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب و فرزندان او علیهم السلام بر آن جا کرده و به روغن سندروس به دهن کرده و به اندازه هر صورتی آبگینه ای رفیق ساخته و بر روی صورت‌ها نهاده عظیم شفاف چنان که هیچ حجاب صورت نشده است و آن را جهت گرد و غبار کرده‌اند تا بر صورت ننشیند و هر روز آن آبگینه‌ها را خادمان پاک کنند. و جز این چند موضع دیگر است همه به تکلف چنان که اگر شرح آن نوشته شود به تطویل انجامد. در این کلیسا موضعی است به دو قسم که بر صفت بهشت و دوزخ ساخته‌اند یک نیمه از آن وصف بهشتیان و بهشت است و یک نیمه از آن صورت دوزخیان و دوزخ و آنچه بدان ماند و آن جایی است که همانا در جهان چنان جای دیگر نباشد. و در این کلیسا بسا قدیسان و راهبان نشسته باشند و انجیل خوانند و نماز بکنند و شب و روز به عبادت مشغول باشند.

تصاویر و صوت

سفرنامهٔ ابومعین حمیدالدین ناصر خسرو قبادیانی مروزی به کوشش محمد دبیرسیاقی، زوار، ۱۳۳۵ شمسی » تصویر 42
سفرنامه ناصر خسرو علوی ( به انضمام روشنایی نامه و سعادت نامه ) انتشارات محمودی - ناصر خسرو علوی - تصویر ۷۷
سفرنامه حکیم ناصر خسرو قبادیانی مروزی (با حواشی و تعلیقات و فهارس اعلام تاریخی و جغرافیایی و لغات) به کوشش محمد دبیرسیاقی - ناصرخسرو قبادیانی مروزی - تصویر ۷۶
ره آورد سفر (گزیده سفرنامه ناصر خسرو) دکتر دبیر سیاقی - ناصر خسرو - تصویر ۷۹

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۴/۲۳ - ۱۶:۵۲:۱۲
پیراستن معمولا زیبا کردن با کاستن است ولی اراستن زیبا کردن با افزودن
user_image
ناشناس
۱۳۹۲/۰۴/۲۳ - ۱۷:۰۲:۴۴
امین جان وقتی (پ) بر سر حرفی بیاید معنی اش را ضد میکند مانند پالودن یا پیراستن که همان ضد آراستن است
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۴/۲۳ - ۲۳:۳۸:۴۲
نه همیشه این گونه نیست مثل دیدن و پدیدن هر دو هم معنی هستند
user_image
دخو نادری
۱۳۹۳/۱۰/۰۱ - ۱۶:۴۷:۳۵
عزیز مصر عجب ادمی خری بوده ... زده کلیسا رو خراب کرده ... همین کارارو کرده سد سال بعد زدن همه رو کشتن ...
user_image
H Enzo
۱۴۰۱/۰۶/۰۱ - ۰۳:۱۹:۴۱
حلیت درست است نه حیلت به معنای آرایش / آرایش کردن. و در این جمله که "حلیت و صورت"  آمده ، یحتمل منظور "شکل و شمایل"  است.
user_image
H Enzo
۱۴۰۱/۰۶/۰۱ - ۰۳:۵۱:۴۳
قسیسان و راهبان در متن اصلی قتیسان نوشته شده. من که در لغتنامه چیزی نیافتم. احتمال میدهم یا در نسخه اصلی قدیسان بوده و اشتباه چاپی است. و یا در آن زمان قدیس، قتیس هم نوشته میشده. لطفا کسانی که آگاهی دارند، کمک بفرمایند ممنونم