سرایندهٔ فرامرزنامه

سرایندهٔ فرامرزنامه

بخش ۲ - گفتار در آفرینش مردم

۱

مگر مردمی خیره دانی همی

جز این را ندانی نشانی همی

۲

تو را از دو گیتی برآورده اند

به چندین میانجی بپرورده اند

۳

نخستین به فطرت پسین شمار

تویی خویشتن را به بازی مدار

۴

شنیدم ز دانا دگرگونه زین

چه دانیم راز جهان آفرین

۵

نگه کن سرانجام خود را ببین

چو کاری بیابی بهی برگزین

۶

به رنج اندر آری تنت را رواست

که خود رنج بردن به دانش سزاست

۷

به رنج اندر است ای خردمند گنج

نیابد کسی گنج نابرده رنج

۸

نه گشت زمانه بفرسایدش

نه این رنج و تیمار بگزایدش

۹

ازو دان فزونی وز او دان شمار

بد و نیک نزدیک او آشکار

۱۰

ز یاقوت سرخست چرخ کبود

نه از باد و آب و نه از گرد و دود

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
میــــرِ سلطان احمـــد
۱۴۰۰/۱۲/۰۱ - ۲۱:۵۰:۱۰
ازو دان فزونی، وز او دان شمار بد و نیک، نزدیک او آشکار ز یاقوت سرخست چرخ کبود نه از باد و آب و نه از گرد و دود