نسیمی

نسیمی

شمارهٔ ۱۰۳

۱

سلطنت کی کند آن شاه که درویش نشد

آشنا کی شود آن دل که به خود خویش نشد

۲

می کند آرزوی وصل تو هرکس لیکن

کار دولت به هوا و هوسی پیش نشد

۳

قیمت مرهم وصل تو ندانست آنکو

در ره وصل تواش پای طلب ریش نشد

۴

طالب درد تو هرگز نکند یاد دوا

کان که بیمار تو شد عافیت اندیش نشد

۵

گرچه شد صبر من و عشق تو، هردم کم و بیش

با تو عهدی که دلم بست کم و بیش نشد

۶

آن که از خوان وصالت به نوایی برسید

از نعیم دو جهان مفلس و درویش نشد

۷

تا ابد دوستی روی نکو دین من است

هیچ صاحب نظری منکر این کیش نشد

۸

جان اگر شد ز می عشق تو بی خود چه عجب

کیست از مستی این جرعه که بی‌خویش نشد

۹

به وصال تو نسیمی چه کند ملک جهان

با چنان نوش کسی ملتفت نیش نشد

تصاویر و صوت

دیوان فارسی فضل الله نعیمی تبریزی و عماد الدین نسیمی شیروانی به کوشش پرفسور رستم علی‌اف - فضل الله نعیمی تبریزی, عمادالدین نسیمی شیروانی - تصویر ۱۳۸

نظرات