
نسیمی
شمارهٔ ۱۰۵
۱
روح القدس از کوی خرابات برآمد
مشتاق تجلی به مناجات برآمد
۲
خورشید یقین از افق غیب عیان شد
انوار حق از مطلع ذرات برآمد
۳
سلطان ابد سنجق منصور برافراخت
«الحق أنا» از ارض و سماوات برآمد
۴
ای مصحف حق روی تو آن آیت نور است
از سی و دو حرفش علم ذات برآمد
۵
جز روی تو ای آینه صورت رحمان
بر وجه که این شکل و علامات برآمد
۶
ای عابد حق واقف از آن نور خدا شو
کز صورت و روی وثن و لات برآمد
۷
گر منتظر وعده دیدار کلیمی
ای چله نشین وعده میقات برآمد
۸
ای شغل تو در خرقه همه شعبده بازی
زین تخم که کشتی چه کرامات برآمد
۹
بر تخت وجود آن که نشد شاه حقیقی
از عرصه اش آوازه شهمات برآمد
۱۰
المنه لله که ز حق حاجت رندان
بی توبه سالوسی و طامات برآمد
۱۱
مقصود نسیمی ز دو عالم همه حق بود
مقصود میسر شد و حاجات برآمد
تصاویر و صوت

نظرات