
نسیمی
شمارهٔ ۱۲
۱
ای رخت از روی حسن آیینه گیتی نما
وی قدت چون طوبی از خوبی به صد نشو و نما
۲
تا که جان بازد ز شوق روی خوبت جان من
عاشقان خویش را ای ماه گاهی رو نما
۳
چون رخت مقصود خلق است، کعبه عشاق هم
هست از این هر عالمی عاشق تو را تنها نه ما
۴
جان جانها چون سر زلف تو آمد لاجرم
گر تو ننمایی رخت هردم رود صد جان ز ما
۵
ساقیا بر یاد چشم مست یار دلربا
خیز و در عین قدح ریز آن می راحت فزا
۶
خیز و در بحر محیط می فکن کشتی جام
تا چو ما گردی در این دریا به حکمت آشنا
۷
حرمت می دار کز بیت الحرام آورده اند
تا شوی از شرب او واقف ز اسرار قضا
۸
تلخیاش را حق شمر چون گفتهاند «الحق مر»
رنگ و بویش را مدان باطل که آن نبود روا
۹
زاهدا! نوشیدن می از سر اخلاص و صدق
بهتر از ورزیدن زهد است با شید و ریا
۱۰
در هوای دلبران عمر نسیمی صرف شد
وز همه در عمر خود هرگز نمیبیند وفا
تصاویر و صوت

نظرات