نسیمی

نسیمی

شمارهٔ ۱۲۰

۱

ماه بدر از روی خورشیدم حکایت می‌کند

وین سخن در جان اهل دل سرایت می‌کند

۲

گرچه می‌خواهد که ریزد چشم مستش خون دل

زلفش از روی کرم چندین حمایت می‌کند

۳

شهر دل معمور می‌دارد شه عشقش ولی

لشکر شوقش خرابی در ولایت می‌کند

۴

کی تواند محرم اسرار عشق او شدن

ابلهی کو تکیه بر عقل و کفایت می‌کند

۵

شکر ایام وصال گل چه داند بلبلی

کز جفای خار نالش یا شکایت می‌کند

۶

آنکه مست چشم خوبان نیست ای دل! مجرم است

شحنه عشقش بدین معنی جنایت می‌کند

۷

هست با حق در میان کعبه و دیر و کنشت

چون نسیمی هر کرا فضلش هدایت می‌کند

تصاویر و صوت

دیوان اشعار فارسی سید عماد الدین نسیمی به کوشش سید احسان شکر خدایی و نرگس سادات شکر خدایی - سید عماد الدین نسیمی - تصویر ۲۵۸
دیوان فارسی فضل الله نعیمی تبریزی و عماد الدین نسیمی شیروانی به کوشش پرفسور رستم علی‌اف - فضل الله نعیمی تبریزی, عمادالدین نسیمی شیروانی - تصویر ۳۰۴

نظرات