
نسیمی
شمارهٔ ۱۲۳
۱
عارفان روی تو را نور یقین میخوانند
عروه موی تو را حبل متین میخوانند
۲
آنچه بر لوح قضا منشی تقدیر نوشت
عاشقانت ز رخ و زلف و جبین میخوانند
۳
صفت چشم تو است آیت «مازاغ» از آن
گوشهگیران دو ابروی تو این میخوانند
۴
نظم دندان تو را کآب حیاتش نام است
خردهبینان تواَش دُرّ ثمین میخوانند
۵
جنت عدن سر کوی تو را مشتاقان
صحن باغ ارم و خُلد برین میخوانند
۶
بیدلانی که مدام از سر سودا مستند
مردم چشم تو را گوشهنشین میخوانند
۷
نظر، آن زمره که گویند به روی تو خطاست
نقشهای غلط و لعبت چین میخوانند
۸
دل و دین میبرد از خلق رخت زان جهتش
آفت خلق و بلای دل و دین میخوانند
۹
جنت و حور و لقا گرچه به وجه دگر است
اهل دل نور سماوات و زمین میخوانند
۱۰
آب حیوان که لب لعل تو است، آن به یقین
در بهشت ابدش ماء معین میخوانند
۱۱
چون نسیمی ز تو آنان که رسیدند به حق
جاودان مصحف روی تو چنین میخوانند
تصاویر و صوت


نظرات