نسیمی

نسیمی

شمارهٔ ۲۱۴

۱

گفته بودی با تو کار من به سر خواهد شدن

کار سر سهل است اگر کارم به سر خواهد شدن

۲

ترک جان مشکل نباشد در ره عشقت مرا

کام دل حاصل به جان، ای جان اگر خواهد شدن

۳

هر که را جان در سر زلف تو کردن کار شد

نیست امکان کز پی کار دگر خواهد شدن

۴

رشته جان مرا زلف تو چندان تاب داد

کز غم رویت شبی چون شمع بر خواهد شدن

۵

خون خور ای دل در طلبکاری که عاشق را مراد

گر شود حاصل، به صد خون جگر خواهد شدن

۶

گر کشد چشمت ز ابرو بر دلم روزی کمان

پیش تیر غمزه ها جانم سپر خواهد شدن

۷

من نخواهم کرد دست از دامن وصلت رها

گر زمین و آسمان زیر و زبر خواهد شدن

۸

ای که می گویی بپوش از روی خوبان دیده را

این سخن در جان من کی کارگر خواهد شدن؟

۹

آنچنان می نالم از عشقت که تا باشد خبر

خلق عالم را ز درد من خبر خواهد شدن

۱۰

دست دولت بر سرم خواهد نهادن تاج بخت

با میانت گر شبی دست و کمر خواهد شدن

۱۱

جان بیمار نسیمی از تن، ای آرام دل

بی قرار از فرقت رویت به در خواهد شدن

تصاویر و صوت

دیوان اشعار فارسی سید عماد الدین نسیمی به کوشش سید احسان شکر خدایی و نرگس سادات شکر خدایی - سید عماد الدین نسیمی - تصویر ۳۵۶
دیوان فارسی فضل الله نعیمی تبریزی و عماد الدین نسیمی شیروانی به کوشش پرفسور رستم علی‌اف - فضل الله نعیمی تبریزی, عمادالدین نسیمی شیروانی - تصویر ۱۹۶

نظرات