نسیمی

نسیمی

شمارهٔ ۲۴۵

۱

ای جان عاشق از لب جانان ندا شنو

آواز «ارجعی » به جهان بقا شنو

۲

از سالکان عالم غیبی ز هر طرف

چندین هزار مژده وصل و لقا شنو

۳

عالم صدای صوت «اناالحق » فرو گرفت

ای سامع! این سخن تو به سمع رضا شنو

۴

ای آنکه اهل میکده را منکری بیا

از صوفیان صومعه بوی ریا شنو

۵

صوفی کجا و ذوق می صاف از کجا

این نکته را ز درد کش آشنا شنو

۶

از سوز عود و نغمه چنگ و نوای نی

شرح درون خسته پردرد ما شنو

۷

هر صبحدم شمامه آن زلف عنبرین

ز انفاس روح پرور باد صبا شنو

۸

ای سروناز بر سر و چشمم ز روی لطف

بنشین دمی و قصه این ماجرا شنو

۹

گفتی ز روی لطف که: «ادعونی استجب »

بنگر به سوی ما و هزاران دعا شنو

۱۰

بعد از وفات بر سر خاک و عظام من

بگذر دمی و غلغله مرحبا شنو

۱۱

یکدم عنان زلف پریشان به دست باد

بگذار و حال نافه مشک خطا شنو

۱۲

روزی خطاب کن ز کرم کای گدای من!

کوس جلال و طنطنه کبریا شنو

۱۳

شرح غم نسیمی آشفته مو به مو

ای باد صبح زان سر زلف دو تا شنو

تصاویر و صوت

نظرات