نسیمی

نسیمی

شمارهٔ ۲۶۸

۱

گر کنی قبله جان روی نگاری، باری

ور بری عمر به سر با غم یاری، باری

۲

کار عشق است برو دست بدار از همه کار

گر کند عمر کسی صرف به کاری، باری

۳

زلف او محشر جان است دلا سعیی کن

که در آن حلقه درآیی به شماری، باری

۴

دل به دام تو درافتاد زهی صید ضعیف

کاشکی با همه می بود شکاری، باری

۵

غرق دریای غمش تا نشوی با لب خشک

برو ای خواجه! تو بنشین به کناری، باری

۶

گر چو چشمش نتوانی که شوی مست ابد

با چنان غمزه شوخش به خماری باری

۷

ای نسیمی ز خدا دولت منصور طلب

عاشق ار کشته شود بر سر داری باری

تصاویر و صوت

دیوان فارسی فضل الله نعیمی تبریزی و عماد الدین نسیمی شیروانی به کوشش پرفسور رستم علی‌اف - فضل الله نعیمی تبریزی, عمادالدین نسیمی شیروانی - تصویر ۲۵۱

نظرات