
نسیمی
شمارهٔ ۲۹
۱
گفتمش زلف تو مأوایی خوش است
گفت خوبان را همه جایی خوش است
۲
گفتمش همتا ندارد قامتت
گفت چشمم نیز همتایی خوش است
۳
گفتمش دور خوش است ایام عمر
گفت آن با روی زیبایی خوش است
۴
گفتمش در بند بالای توام
گفت از این مگذر که بالایی خوش است
۵
گفتمش سودای چشمت کرده ام
گفت می بینی چه سودایی خوش است
۶
گفتمش کار خوش است این کار عشق
گفت با چون من دلارایی خوش است
۷
گفتمش عشق رخت شد رای من
گفت عاشق را همه رایی خوش است
۸
گفتمش سرو چمن پیش تو کیست؟
گفت بی رفتار و بی پایی خوش است
۹
گفتمش دارم تمنای تو، گفت
ای نسیمی این تمنایی خوش است
تصاویر و صوت


نظرات