نسیمی

نسیمی

شمارهٔ ۴

۱

بهشت و حور، بی وصلت، حرام است اهل معنی را

کزان وصل تو مقصود است مشتاق تجلی را

۲

قیامت گر بیندازی ز قامت سایه طوبی

به زیر سایه بنشانند اهل روضه، طوبی را

۳

جمالت گرنه در جنت نماید جلوه ای هر دم

کند سوز دل عارف سقر، فردوس اعلی را

۴

غم دنیا و فکر دین نگنجد در دل عارف

که بی سودا سری باید هوای دین و دنیی را

۵

در آن منزل که مهمان شد خیال دیدن رویت

نباشد جای گنجیدن غم دنیی و عقبی را

۶

ز نور شمع رخسارش فروغی بود در عیسی

از این معنی به معبودی پرستیدند عیسی را

۷

جمالت نیست آن صورت که در فکر آورد مانی

چه صورت نقش می بندد در این اندیشه مانی را

۸

به قطع «من لدن » از نار زلف و عارضت زانرو

«اناالله العزیز» آمد جواب از نار، موسی را

۹

رخ لیلی شنیدستم که مجنون را کند مجنون

چه حسن است این «تعالی الله » که مجنون کرد لیلی را

۱۰

سلاطین جهان، یعنی گدایان سر کویت،

به چشم اندر نمی‌آرند تاج و تخت کسری را

۱۱

جفای مدعی سهل است و جور و طعنه دشمن

نظر چون با نسیمی هست فضل حق تعالی را

تصاویر و صوت

دیوان اشعار فارسی سید عماد الدین نسیمی به کوشش سید احسان شکر خدایی و نرگس سادات شکر خدایی - سید عماد الدین نسیمی - تصویر ۱۲۹
دیوان فارسی فضل الله نعیمی تبریزی و عماد الدین نسیمی شیروانی به کوشش پرفسور رستم علی‌اف - فضل الله نعیمی تبریزی, عمادالدین نسیمی شیروانی - تصویر ۶۹

نظرات