
نسیمی
شمارهٔ ۹۰
۱
مشتاق گل از سرزنش خار نترسد
جویان رخ یار ز اغیار نترسد
۲
عیار دلاور که کند ترک سر خویش
از خنجر خونریز و سر دار نترسد
۳
آن کس که چو منصور زند لاف اناالحق
از طعنه نامحرم اسرار نترسد
۴
ای طالب گنج و گهر از مار میندیش
گنج و گهر آن برد که از مار نترسد
۵
گر بی بصری می کند انکار من از عشق
سهل است چه غم، عاشق از انکار نترسد
۶
در حیرتم از چشم تو کان ترک سیه چشم
مست است و چه مستی که ز هشیار نترسد
۷
در کار غم عشق تو، دانی که کند سر؟
آن عاشق سرگشته که از کار نترسد
۸
در عشق تو بیم سر و جان است ولیکن
ای دلبر از اینها دل عیار نترسد
۹
من عاشق شمع رخ یارم، چه غم از نار
پروانه دلسوخته از نار نترسد
۱۰
اندیشه ندارم ز رقیبان بداندیش
از خار جفا عاشق گلزار نترسد
۱۱
در سایه عشق ایمن از آن است نسیمی
کان شیردل از عشق جگرخوار نترسد
تصاویر و صوت


نظرات