نسیمی

نسیمی

شمارهٔ ۹۷

۱

خوبی و بتا از تو جفا دور نباشد

ور جور کنی هست روا دور نباشد

۲

عیبت نتوان کرد که هستی ز وفا دور

خوبی که نباشد ز وفا دور، نباشد

۳

چشمت به جفا خون دلم می خورد اما

این مردمی از ترک خطا دور نباشد

۴

ای کرده فراموش وفا، از تو به یادی

گر شاد کنی خاطر ما، دور نباشد

۵

گفتی جگرت خون کنم و جان به لب آرم

این مرحمت از لطف شما دور نباشد

۶

بر جان من از عشق تو هر لحظه بلایی است

آری دل عاشق ز بلا دور نباشد

۷

خوش می کند امید وصال تو دلم را

این دولتم از لطف خدا دور نباشد

۸

زاهد به جنان وصل تو گر داد عجب نیست

کم همتی از طبع گدا دور نباشد

۹

دارد سخن چند دلم با سر زلفت

گر لطف کند باد صبا دور نباشد

۱۰

بر جان نسیمی ز تو هر لحظه صفایی است

آیینه معنی ز صفا دور نباشد

تصاویر و صوت

نظرات