
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۱۱۲
۱
نشست پهلوی من وز رقیب جام گرفت
گل تلافی من رنگ انتقام گرفت
۲
قضا سمند نشاط کرام پیش آورد
قدر عنان مراد از کف لئام گرفت
۳
به صد کمند نه استاد غم چو مست شدیم
در سرای به بستیم راه بام گرفت
۴
معاندان بت پندار جمله بشکستند
که کار بت شکنی رونق تمام گرفت
۵
نیافت صبحدم آغوش دوست از بر دوست
تمتعی که لب از ذکر این مقام گرفت
۶
به جنگ و عربده راضی شدم ز شرم برآی
که تیغ غمزه دگر زنگ در نیام گرفت
۷
«نظیری » و می و مطرب، گدای خواهد شد
فقیه شهر، که او عادت کرام گرفت
نظرات