
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۱۳۶
۱
آن که صد نامه ما خواند و جوابی ننوشت
سطری از غیر نیامد که کتابی ننوشت
۲
شمع بی شعله به پروانه فرستاد آن دوست
که به ما نامه روان کرد و عتابی ننوشت
۳
همه جا شوق تو لب تشنه به راهم آورد
دم آبی نگرفتم که شتابی ننوشت
۴
کف پایی به ره بادیه ام ریش نشد
که فریب سر خارش به سرابی ننوشت
۵
قدمی نامدم از منزل و سامان بیرون
در ره عشق به گنجی که خرابی ننوشت
۶
اشک و آه از در این مدرسه بردم که ادیب
حرز حسن تو به هر مشک و گلابی ننوشت
۷
سینه یی ریش ازین راز نگردید که عشق
قصه ای بر سر منقار عقابی ننوشت
۸
عقد در چند «نظیری » به هوس نظم کنی
هیچ کس نظم تو بر طرف نقابی ننوشت
نظرات