
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۱۳۸
۱
غیر من در پس این پرده سخن سازی هست
راز در دل نتوان داشت که غمازی هست
۲
زخم کاریست صراحی و قدم برچینید
نیم بسمل شده ای را سر پروازی هست
۳
بلبلان! گل ز گلستان به شبستان آرید
که درین کنج قفس زمزمه پردازی هست
۴
گو که این صف شکنان قصد ضعیفان نکنند
که درین قافله گاهی قدراندازی هست
۵
تو مپندار که این قصه به خود می گویم
گوش نزدیک لبم آر که آوازی هست
۶
عشق بازیم به معشوق مجازی انداخت
کز نیازیم که با اوست به خود نازی هست
۷
دی «نظیری » نرسیدست که امروز رود
صحبتی را بود انجام که آغازی هست
نظرات