نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۱۴۰

۱

رفتی به بزم غیر و نکونامی تو رفت

ناموس صدقبیله ز یک خامی تو رفت

۲

اکنون اگر فرشته نکو گویدت چه سود

در شهر صد حکایت بدنامی تو رفت

۳

هم صحبت رقیب شدی از غرور حسن

نام خوش تو در سر خودکامی تو رفت

۴

یاران متفق همه انکار می کنند

هرجا حدیث نیک سرانجام تو رفت

۵

رندی که می فروش ندادیش درد می

مشهور خاص و عام به هم جامی تو رفت

۶

برد از رخ تو رنگ حیا باده هوس

شرمی که بود در همه جا حامی تو رفت

۷

با کاو کاو غمزه «نظیری » اثر نماند

فارغ نشین که خون دل آشامی تو رفت

تصاویر و صوت

نظرات