
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۱۷۶
۱
بزمت غم بار ما ندارد
عیش تو غبار ما ندارد
۲
ما چهره به خون کنیم گلگون
مشاطه نگار ما ندارد
۳
چون شعله ز سوز سینه روییم
نم ابر بهار ما ندارد
۴
کس بوی نکرد گل که دستش
زخم سر خار ما ندارد
۵
ما عربده می کنیم بسیار
مطرب سر کار ما ندارد
۶
آیینه به عیب ماست گویا
عیب آینه دار ما ندارد
۷
هر نامه که دل نمی کند خون
پیغام دیار ما ندارد
۸
خوشحالی روز وصل دیدیم
شوق شب تار ما ندارد
۹
بی نام و نشان خوش است مرغی
کو ناله زار ما ندارد
۱۰
گردون مه و مهر دارد اما
نقدی به عیار ما ندارد
۱۱
خونابه کشیم ما «نظیری »
می عشرت کار ما ندارد
تصاویر و صوت

نظرات