نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۱۸۱

۱

محبت با دل غم دیده الفت بیشتر گیرد

چراغی را که دودی هست در سر زود درگیرد

۲

پس از وارستگی ها بیشتر گشتم گرفتارش

چو صیدی جست صیادش ز اول سخت تر گیرد

۳

محبت بیشتر قائم شود چون بشکند پیمان

شکوفه اول افشاند درخت، آنگه ثمر گیرد

۴

اگر بادی وزد، مشتاق را شور سماع آرد

وگر بویی رسد مخمور را مستی ز سر گیرد

۵

مشو از حال من غافل که زخم کاریی دارم

مبادا دیگری صید تو را از خاک برگیرد

۶

مرا این می که برد از هوش دل مجروح خواهد کرد

حریف آگهی باید که از حالم خبر گیرد

۷

«نظیری » کوی عشقست این نه شاهدبازی و رندی

که گر یاری رود از دست کس یاری دگر گیرد

تصاویر و صوت

نظرات