نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۱۹

۱

نگاه گم شده در راه کوی یار مرا

گسسته عقد گهر گریه در کنار مرا

۲

خود از محبت جانان به خود حسد دارم

ز رشگ غیر کنون برگذشته کار مرا

۳

ز هر یقین که شود صاف سینه صاف ترم

غبار دل نشوم گر کنی غبار مرا

۴

به بی بری مزنم طعنه کز هزار چمن

قضا گذاشته این جا بیادگار مرا

۵

ز روزگار چه منت که بر سر من نیست

به روزگار تو افکنده، روزگار مرا

۶

خدا ز آفت پژمردگی نگهدارد

شکفته است دل و طبع زین بهار مرا

۷

مزاج دوست خموشی خرد ولی چه کنم

گل محبتم این ناله هست خار مرا

۸

تعلق تو «نظیری » بپستیم دارد

توجهی که کند دوست واگذار مرا

تصاویر و صوت

نظرات