
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۱۹۳
۱
پایمالم فتنهای را هر که در شور آورد
بر سر راهم بلا از هر طرف زور آورد
۲
تخم غم در آب و خاک من نکو بر می دهد
خرمنی حاصل کنم، گر دانه یی مور آورد
۳
آن که شام زندگانی شمع بالینم نشد
کی پس از مرگم چراغی بر سر گور آورد؟
۴
عشق و تشریف هم آغوشی، محالست این که کس
خلعت سلطان برای مفلس عور آورد
۵
نی همین هنگامه رسوایی من شد بلند
عشق دایم بر سر بازار منصور آورد
۶
حسن گل برقی به بستان زد که اکنون شاخ گل
بلبل و پروانه را مجروح و رنجور آورد
۷
مجلس عشق از فروغ من «نظیری » روشن است
موسی از بهر چراغم آتش از طور آورد
نظرات