نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۱۹۵

۱

آمد دگر به صلح و در فتنه باز کرد

صلحی به مصلحت پی جنگ دراز کرد

۲

شد عمر و سرگرانی او برطرف نشد

بر من به قدر مرتبه عشق ناز کرد

۳

خود را به کام دشمن خود دید آن که او

با دوستان تغافل دشمن نواز کرد

۴

چشم طمع بدوز که از در قسمت کسان

هرکس گشود دیده به حسرت فراز کرد

۵

صد معجز از کرامت لعل تو دیده ام

از تو نمی توان به خطا احتراز کرد

۶

هرجای بینم از تو سزای پرستشی

در کعبه می توان به همه سو نماز کرد

۷

صوت من از ترانه ناهید برگذشت

شدی بلند مطرب حسن تو ساز کرد

۸

طبل وجود عیش «نظیری » به هم نزد

کوتاه دید مرحله خواب دراز کرد

تصاویر و صوت

نظرات