نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۲۳۴

۱

تبسمش به لب از شرم خشم و کین گردد

کرشمه اش گره از ناز بر جبین گردد

۲

کند به دیده شکرریز اشک تلخم را

به خنده‌ای که ازو زهر انگبین گردد

۳

ازو به قیمت آسایش ابد بخرم

جراحتی که دلم یک نفس غمین گردد

۴

چو باد از سر عالم به جهد برخیزم

اگر دمی به من از مهر همنشین گردد

۵

نه قبله دانم و نی کعبه، کافر عشقم

چو سجده پیش بت آرم قبول دین گردد

۶

گهی که جامه تقوی درند گوییدم

که دست کیست؟ که پنهان در آستین گردد

۷

سخن طرازی و دانش هنر «نظیری » نیست

قبول دوست مگر ناله حزین گردد

تصاویر و صوت

نظرات