
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۲۴۴
۱
نگاهت چشم جادو برنتابد
فریب خال هندو برنتابد
۲
چو گل از تابشی برمی فروزی
مزاجت گرمی خو برنتابد
۳
تعالی الله از آن لطف بناگوش
که بر تابیدن رو برنتابد
۴
چنان در دوستی توسن عنانی
که رخش طاقتت مو برنتابد
۵
صبا ترسان وزد سویت که ترسد
دماغت عکس گیسو برنتابد
۶
مزاج وحشیی داری که از دور
نگاه چشم آهو برنتابد
۷
ز بس وحشی غزالانت رمانند
دل شوریده ام هو برنتابد
۸
کلاه ناز نیک از سر نهادی
جبینت چین ابرو برنتابد
۹
خدنگ چشم زود از زه فکندی
کمانت زور بازو برنتابد
۱۰
چو عزم بدعتی خویت نماید
عنان زان سو به این سو برنتابد
۱۱
به قهر و ناز تو گردن نهادیم
که سر از صولجان گو برنتابد
۱۲
چو آید در بیان کلک «نظیری »
لآلی تار صد تو برنتابد
تصاویر و صوت

نظرات