
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۲۵۱
۱
درین سپید رقم قسمت و حواله نماند
اثر ز مهر و خط این کهن قباله نماند
۲
هزار قرن برین قصر قیروان بگذشت
مسایل و حکم و دفتر و رساله نماند
۳
ز باب رحم و مروت نشان چه می جویی
ازین مقوله حکایت درین مقاله نماند
۴
ز بس مرور زمان منفعت ز اشیا رفت
خواص مهر گیای هزار ساله نماند
۵
هر آنچه صاف قدح بود محرمان خوردند
بغیر دردی می در ته پیاله نماند
۶
مجوی رحم ازین گرگ ماه کنعان در
که ششتری کله و مشتری کلاله نماند
۷
شکوه حشمت پرویز و حسن شیرین رفت
مه تمام فلک شد نزار و هاله نماند
۸
ز جنس خویش همه صید می کند ایام
ز سبزه زار فلک غیر یک غزاله نماند
۹
زمین گداخته آتشین عذارانست
کجاست خاک که داغی به روی لاله نماند
۱۰
نواله حصه تن پروران «نظیری » شد
بیا که قسمت ما و تو غیر ناله نماند
نظرات