
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۲۵۵
۱
عیشم خوش از آن شعله افروخته باشد
نقلم دل ریش و جگر سوخته باشد
۲
از محنت لب بستنم آن کس شود آگه
کز تیغ جفا چاک دلی دوخته باشد
۳
در عرصه گلزار کند ناله ز تنگی
مرغی که به کنج قفس آموخته باشد
۴
نیکوییی ما در ره بازار خریدند
عیبش به متاعیست که نفروخته باشد
۵
محتاجی ما باعث آسایش ما شد
غارت نخورد هرکه نیندوخته باشد
۶
گرمی مفروشید که در مجمع ما نیست
شمعی که نه از سوز خود افروخته باشد
۷
از صدق نفس چند زنی لاف «نظیری »
مشکت همه سرب و جگرسوخته باشد
نظرات