
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۲۶۳
۱
به صدق هرکه سوی کعبه ناقه راهی کرد
نشانِ پاش به هر گام قبلهگاهی کرد
۲
کبود روی از آن شد بنفشه در گلشن
که با کلاله جعد تو کج کلاهی کرد
۳
ز چین زلف نسیمی نزد به موج عذار
سفینه مردم چشم مرا تباهی کرد
۴
نشان کوکبم اخترشناس بد می یافت
مشاطه خال تو را کند و پر سیاهی کرد
۵
کسی چو خال ز حسن تو کامیاب نشد
مقیم کنج لبت گشت و پادشاهی کرد
۶
دلم ملاطفه یی از لب تو داشت امید
هزار قاصد موزون به نکته راهی کرد
۷
من از ملامت مردم به عشق آزادم
ز سوی من رخ تو خوب عذرخواهی کرد
۸
سجل به پاکی حسن تو صبح صادق داد
که آفتاب و مهش ثبت بر گواهی کرد
۹
دل از تو آب خورد کاروان مصری را
که عارض و ذقنت یوسفی و چاهی کرد
۱۰
تبارک الله از آیینه شمایل تو
که در مطالعه صورت الهی کرد
۱۱
عبادت سحری را مکن «نظیری » کم
که هرچه کرد دعاهای صبحگاهی کرد
تصاویر و صوت

نظرات