
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۲۶۴
۱
بر خوان ما نمک به ملاحت نشد لذیذ
صدبار تا نسوخت جراحت نشد لذیذ
۲
هرکس به می نداد ردای تکلفی
در کام او شراب اباحت نشد لذیذ
۳
در بحر و بر بجز الم تلخ و شور نیست
جز بر امید سود سیاحت نشد لذیذ
۴
تاجر به عشق خانه به دریا شناور است
محنت جز از تصور راحت نشد لذیذ
۵
رخسار خوب را به وفا قدر و قیمت است
بی میوه بوستان به مساحت نشد لذیذ
۶
تا صبحدم نزد نمکی بر جراحتم
با آن کمال حسن و صباحت نشد لذیذ
۷
لذت ورق ز کلک «نظیری » گرفته است
در نامه ها سخن به فصاحت نشد لذیذ
نظرات