
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۲۶۸
۱
به بیرحمی دلی دارد دل صیاد از آن خوشتر
زبانی در کنایت سیلی استاد از آن خوشتر
۲
به خود قیدی نداری با وجود حسن و زیبایی
ز هر خوبی که داری خاطر آزاد از آن خوشتر
۳
فریب خنده میخواند عتاب غمزه میراند
ز خوبان خوش بود مهر و وفا بیداد از آن خوشتر
۴
چو دریا میکشم دم در خود و در جوش میآیم
که خاموشی خوشش میآید و فریاد از آن خوشتر
۵
ز بیدادش نمینالم گَرَم زیر و زبر سازد
بنایی کو کند ویران نهد بنیاد از آن خوشتر
۶
نثاری بر رخ او صد عوض در زیر لب دارد
برو جانی گر افشاندیم صد جان داد از آن خوشتر
۷
«نظیری» جذبهای باعث نصیحت میکند خاصت
اگر فضلی نداری عشق مادرزاد از آن خوشتر
نظرات