
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۲۸
۱
فراق دوستان بسیار پیش آمد دل ما را
غم بیرون گرفت از ما هوای منزل ما را
۲
گل افشان بود با تو هر بن خار و سر سنگی
تو چون رفتی از اینجا آفتی زد حاصل ما را
۳
عفاک الله به قید عشقم از هستی برآوردی
به یک مشکل نمودی حل هزاران مشکل ما را
۴
اگر مقبول اگر مردود حرف ما اثر دارد
توان تعویذ بازو کرد سحر باطل ما را
۵
سرشت ما خواص مهر و طبع دوستی دارد
برهمن بت نمی سازد مگر مشت کل ما را
۶
همه افسانه گیسو و رخسار تو می گویم
شب ما نور می بخشد چراغ محفل ما را
۷
بشارت در گذر دادیم و شاهد در نظر داریم
به دیدار تو چشم افتاد بخت مقبل ما را
۸
درین صحرا «نظیری » نیست لاغرتر ز ما صیدی
که بر فتراک می بندد شکار بسمل ما را
نظرات