
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۲۸۳
۱
درد دل را می کنم با صبر پیوندی دگر
بر طبیب خود تغافل می زنم چندی دگر
۲
اعتمادی نیست بر عهدیی که نقصانی ندید
هست در پیمان گسستن مهر پیوندی دگر
۳
گرچه می دانم قسم خوردن به جانت خوب نیست
هم به جان تو که یادم نیست سوگندی دگر
۴
پای تا سر دیده ام از شوق رخسارت که هست
هر سرشکم بی تو چشم آرزومندی دگر
۵
پیر کنعان با که گیرد انس در بیت الحزن
بوی یوسف را نمی یابد ز فرزندی دگر
۶
چون به شرم بخششم کشتی حلالت ساختم
کاین مروت نیست با طبع خداوندی دگر
۷
تاب می آری که از کف می نهی آیینه را
از جمال تو ندیدم جز تو خرسندی دگر
۸
شکوه و شکر «نظیری » عکس کین و مهر تست
آینه منما که طوطی نشکند قندی دگر
نظرات