
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۳۰۱
۱
نشست اختر پروین ز پرنیان برخیز
غبار کاهکشان رفت میکشان برخیز
۲
ز مطرب ار نخلد گوش ابروان برتاب
ز ساقی ار نچمد جام سرگران برخیز
۳
مبارک است سحر روی دوستان دیدن
به روی چنگ و صراحی و گلستان برخیز
۴
چو شاخ گل پی عشرت پیاله برکف گیر
ز رشک کار تو گو رنگ از ارغوان برخیز
۵
فروغ مل نبود چاک پیرهن بگشا
شمیم گل نوزد آستین فشان برخیز
۶
چو خال در خم زلف نگار مسکن کن
چو زلف از بر آغوش دلستان برخیز
۷
به دل درآی به کار و تن از برون بگذر
به جانشین بر جمع و خود از میان برخیز
۸
چو حال خوش شود از کاینات دست افشان
چو وجد روی دهد از سر جهان برخیز
۹
گران مباش «نظیری » به بزم رعنایان
به آستین بنشین وز آستان برخیز
نظرات