
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۳۰۹
۱
اکسیر حسن در نظر پارسا شناس
اقبال اهل دل ز قبول خدا شناس
۲
گر عکس روی خویش در آیینه دیده ای
توحید شیخ و شرک برهمن بجا شناس
۳
اسرار عشق گل به سر دار می کند
کیفیت هواش ز نشو و نما شناس
۴
خصم است باغ، دیده معنی شناس را
گل را به آشنایی باد صبا شناس
۵
سلطان مال خواه گدای رعیت است
درویش بی سؤال به از پادشا شناس
۶
گاهی شود کش از در دل ها طلب کنند
خاصان شاه را به لباس گدا شناس
۷
سر از قدوم عاجز و درویش بر مدار
ظل فقیر سایه بال هما شناس
۸
از میکده همین که برونت می کنند
ممنون عاطفت شو و محض عطا شناس
۹
دانی نعیم و حور «نظیری » به نقد چیست
وجه معاش و خادمه مدعا شناس
نظرات