
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۳۱۰
۱
شورش عشق از دل شیدا مپرس
حال ما می بین و کار ما مپرس
۲
عشق بازی چیست؟ جهد بی مراد
راه عنقا پوی و از عنقا مپرس
۳
اهل حیرت را خبر از وصل نیست
غرقه را از گوهر دریا مپرس
۴
عشق آزادت به تعلیمی کند
مصلحت از عقل کارافزا مپرس
۵
چشم بینایان پریشان بین بود
ره ز کوران پرس وز بینا مپرس
۶
گفتی از بهر چه سلطانت کشد
ذوقم از دزدیست از کالا مپرس
۷
می کشد پنهان و می پوشد کبود
از فریب نرگس شهلا مپرس
۸
نعره خونبار صدیقان ازوست
از جراحت های استغنا مپرس
۹
بر زیان خود «نظیری » عاشق است
خواجه از وی حیله سودا مپرس
تصاویر و صوت

نظرات