نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۳۱۹

۱

دست کسی نبسته و افسون نکرده کس

هستی تمام برده و محزون نکرده کس

۲

تلخی به خنده گفته و باطل نکرده خیر

نوشی به قهر داده و ممنون نکرده کس

۳

رنجور آن نگاهم و محتاج آن لبم

مارم به جان گزیده و افسون نکرده کس

۴

در جلوه گاه وصل تو از بس هجوم رشک

یوسف به چه فتاده و بیرون نکرده کس

۵

احیای قبر ما که به کوی تو می کنند

عیسی به دار مانده و مدفون نکرده کس

۶

جام شراب عیش حریفان لبالبست

بی غصه در پیاله ما خون نکرده کس

۷

صد قرن بر محبت لیلی گذشته است

بیداد بر قبله مجنون نکرده کس

۸

اعراض از کلام «نظیری » چه می کنی

انکار نخل قامت موزون نکرده کس

تصاویر و صوت

نظرات