نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۳۲۴

۱

دهر پرفتنه و شورست ز چشم سیهش

داری از چشم بد خلق خدایا نگهش

۲

هرکه را باعث عصیان و خطا عشق شود

ملک از رشک بسوزد که نویسد گنهش

۳

پر مگو خواجه که عشرتگه ما روشن ازوست

همه جا هست، ولی در همه دل نیست رهش

۴

دل هرکس که درین غمکده صحرا گردد

ناگهان یوسف کنعان به در آید ز چهش

۵

رشک بر کودک لشکر شکن ما دارد

پادشه زاده که هستند ز خاصان سپهش

۶

ملک چین با بت و بتخانه به یغما ببرد

گر کله گوشه به یغما شکند پادشهش

۷

اجر بیداری چل ساله نثاریست قلیل

روز گردید شب ما ز مه چاردهش

۸

ماه نو کرده ز افلاس تهی پهلو را

ناز بر اوج هوا سوده چو پر کلهش

۹

عجب ار در دل ویران «نظیری » گنجد

کوه را تاب نباشد که شود جلوه‌گهش

تصاویر و صوت

دیوان نظیری نیشابوری با تصحیح و تعلیقات محمدرضا طاهری - نظیری نیشابوری - تصویر ۲۱۷

نظرات